English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
floating point basic U نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating point U با ممیز شناور
floating point U ممیز شناور [ریاضی]
floating point U ممیز شناور
floating point number U عدد با ممیز شناور
floating point constant U ثابت ممیز شناور
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
floating point operation U عملکردبا ممیز شناور
floating point arithmetic U حساب ممیز شناور
floating point notation U نشان گذاری با ممیز شناور
floating point operation U عملیات ممیز شناور
floating point representation U نمایش با ممیز شناور
floating point rutine U روال ممیز شناور
floating point number U اعداد ممیز شناور [ریاضی]
basic point U نقطه مبداء
floating U مواج
floating U متحرک برروی اب
floating U شناوری
floating U شناور
floating U پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
floating U اضافی
floating U UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
floating U فاقدوسیله اتصال
floating U جابجا شده
floating U متغیر
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
floating U محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
floating U نوک پرواز کننده
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
floating U لیسه کردن
floating U عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
floating U عمل ریاضی روی عدد اعشاری
floating U غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
floating U علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
floating U غوطه ور
floating U سیال مواج
floating U صاف کردن
floating U متحرک
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating grid U شبکه شناور
floating fundation U پی شناور
floating gyro U ژایرو شناور
floating harbour U لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
floating island U جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
floating kidney U کلیه متحرک
floating light U کشتی فانوس دار
floating light U انبان شناورچراغ دار
floating fender U زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
floating drydock U حوضچه شناور خشک
floating base U پایگاه شناور دریایی
floating audress U نشانی شناور
floating aquatics U ابزیان شناور
floating roof U سقفشناور
floating axle U محور نوسان
floating head U تیغهمسطح
floating rib (2) U دندهآزادجناقسینه
floating sleeve U آستینبلندآزاد
floating population U جمعیتشناور
floating voter U فردیکهبههیچحزبسیاسیمتکینیست
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating battery U باتری ذخیره
floating dock U حوض شناور
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
floating crane U جرثقیل متحرک
floating charactep U دخشه شناور
floating cargo U باری که باکشتی حمل میشود
floating cargo U باری که دردریا است
floating capital U سرمایه متحرک
floating bridge U پل متحرک موقتی
floating bridge U پل شناور
floating bearing U یاطاقان نوسان دار
floating debt U بدهی متغیر
floating mastic U ملاط قیری
floating screed U شمشه گچی
floating ribs U دندههای ازاد
floating tool U ابزار متحرک
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
floating reticle U عدسی مواج
floating reserve U نیروی ذخیره احتیاط متحرک
floating reserve U احتیاط سیال
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
floating policy U بیمه نامه متغیر
floating reamer U برقو یا جدار تراش متحرک
floating mine U مین شناور
to stay floating U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
floating trade U تجارت دریایی
floating mine U مین سطحی
floating-roof tank U مخزنسقفشناور
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
floating pontoon bridge U پل پونتون
floating rate of exchange U نرخ شناور ارز
floating exchange rate U نرخ شناور ارز
floating exchange rate U نرخ متغیرارز
free floating anxiety U اضطراب فراگیر
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point line U خط نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
basic U تهی بنیانی
basic U روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basic U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U مین دستیابی
basic U به یک وسیله راه دور
basic U کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic U اصلی
basic U بنیانی
basic U بنیادی
basic U اولیه
basic U اساسی مقدماتی
basic U قلیایی
basic U بازی
basic U اساسی
basic U پایهای
basic U ابتدایی
basic plus U نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
basic U مقدماتی اساسی
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basic U بیسیک
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic course U دوره مقدماتی
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U Symbolic sAll-Purpose"Beginner Instructioncode
basic U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic U روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic branch U رسته اولیه
basic brick U اجر قلیائی
basic capacity U گنجایش مبنا
basic capacity U گنجایش پایه
basic shaft U محور اصلی
applesoft basic U نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
basic research U تحقیقات مقدماتی
basic circuit U مدار ساده
basic pay U حقوق اصلی
basic salt U نمک بازی
airman basic U سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
basic conflict U تعارض بنیادی
advanced basic U بیسیک پیشرفته
basic sciences U علوم پایه
basic of issue U مبنای توزیع
basic dye U رنگینه بازی
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
basic date U تاریخ شروع خدمت در هردرجه
basic ration U جیره اصلی
basic deficit U کسری کلی
basic deficit U کسری اساسی
basic ration U جیره مقدماتی جیره مبنا
basic crops U ذرت
basic date U تاریخ ترفیع
basic price U قیمت مبنا
basic data U اطلاعات اولیه
basic allowance U شارژ انبار
basic allowance U سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
basic pay U اصل حقوق
basic data U عناصر تیر اولیه
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
basic anxiety U اضطراب بنیادی
basic crops U جو
basic crops U محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
basic price U قیمت پایه
basic agreement U توافق اولیه
tiny basic U یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
true basic U تروبیسیک
integer basic U نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
basic linkage U پیوند اساسی
basic lining U پوشش یا استر قلیایی
basic language U زبان بیسیک
basic weaves U رگباسلیق
quick basic U کوئیک بیسیک
basic load U بار مبنای مهمات یا وسایل
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
basic load U بار مبنا
basic research U علم پایه
basic research U علم بنیادی
microsoft basic U مدل مشهوری از زبان برنامه نویسی BASIC که روی ریزکامپیوترها بکاربرده میشود
basic gearing U گیربکس
basic size U اندازه اصلی
basic surplus U مازاد اساسی
basic size U اندازه اولیه
basic fortran U استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
basic standard U استاندارد اولیه
basic ground U زمینه و متن اصلی فرش
basic dye U رنگ قلیایی
basic speed U سرعت اولیه
basic gearing U چرخ دندههای اصلی
basic hole U سوراخ مقدماتی
basic shaft U محور واحد
basic variable U متغیر اساسی
basic variable U متغیر اصلی
basic slag U سرباره قلیایی
basic intent U نیت عام
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com